دوستت دارم و دانم که تويی دشمن جانم

از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

غمم اين است که چون ماه نو انگشت نمايی
ورنه غم نيست که در عشق تو رسوای جهانم

دمبدم حلقه اين دام شود تنگ تر و من
دست وپايی نزنم خود ز کمندت نرهانم

سر پرشور مرا نه شبی ای دوست به دامان
تا شوی فتنه ساز دلم و سوز نهانم

ساز بشکسته ام و طائر پر بسته نگارا
عجبی نيست که اين گونه غم افزاست فغانم

نکته عشق ز من پرس به يک بوسه که دانی
پير اين دير کهن مست کنم گر چه جوانم

سرو بودم سر زلف تو بپيچيد سرم را
ياد باد آن همه آزادگی و تاب و توانم

آن لئيم است که چيزی دهد و بازستاند
جان اگر نيز ستانی ز تو من دل نستانم

گر ببينی تو هم آن چهره به روزم بنشينی
نيم شب مست چو بز تخت خيالت بنشانم

که تو را ديد که در حسرت ديدار دگر نيست
«آری آنجا که عيانست چه حاجت به بيانم»

بار ده بار دگر ای شه خوبان که مبادا
تا قيامت به غم و حسرت ديدار بمانم

مرغکان چمنی راست بهاری و خزانی
من که در دام اسيرم  چه بهارم چه خزانم

گريه از مردم هشيار خلايق نپسندند
شده ام مست که تا قطره اشکی بفشانم

تزسم آخر بر اغيار برم نام عزيزت
چکنم بی تو چه سازم شده ای ورد زبانم

آيد آن روز عمادا که ببينم تو گويی
شادمان از دل و دلدارم و راضی ز جهانم


و امشب بالاخره توییترم هم لو رفت???????? میدونی؟ خیلی خوشحالم که فقد خود خودم توییترت رو دارم و شخصیت +۱۸ ات رو خودم میبینم???????? در حال حاضر ، توییتر من رو هم فقد خودت داری((((: و من چقدر این پنهان کاری از بقیه رو دوس دارم بقیه ای که تو جزوشون نیستی((: امشب خیلی بهت فکر کردما. تو عشقم نسبت بهت ، هیچ شکی ندارم میدونی چرا؟! چون با شناخت عاشقت شدم و عاشقت هم میمونم امشب وقتی اشتباهم رو گوشزد کردی ، یکم اینطور برداشت کردم که شاید دوست نداری بعنوان کسی که یه نقش
امشب تولدته و تو قطعا فکر میکنی که میخام بهت پیام بدم ساعت ۱۲ شب ولی خب من میخام گند بزنم تو خیالات و تفکراتت و پیام ندم???? فردا سوپرایزت میکنم ولی امشب بمون تو خماریش یکم فکر و خیال کن تا بعععد ببین خیلی عاشقتما پسر مامانت:)❤????
امشب شد یکی از بهترین شبای زندگیم موند توی حافظم تا همیشه امشبی که عکس گلِ اسمم رو فرسادی و گفتی"گل" برای "گل" البته اسممو گفتی ولی خب نمیخام اینجا بگم. امشبی که بعد از یک هفته و نیم سکوت توی تلگرام ، تو پیام دادی و شروعش به این قشنگی بود امشبی که بعد از یه مدت نسبتا طولانی یکم باهم حرف زدیم. امشبی که زود خابیدم تا نصفه شب پاشم و جوابت رو هم نصفه شب دادم و تو ۶ صبح جواب پیامم رو دادی امشبی که از اون شبای خاص بود و کم یاب! به تاریخ ۶ و ۷ ام
داری هی شل کن سفت کن درمیاری سرم‌ نمیتونم نمیکشم. اگه هستی بگو بهم اگه نیستی. مگه میشه نباشی اصلا؟! نمیتونم تحمل کنم نباشی نمیتونم اه من حتی اگه این بلای شل کن سفت کنو سرم دربیاری بازم ، دوستت دارم ولی با این تفاوت که دیگه حاضر نیستم مثل قبل بهت اهمیت بدم و من این رو نمیخام چون اگه به این مرحله برسم ، دیگه هیچ وقت نمیتونم مثل قبل و به همون میزان خوبی بشم. کمکم کن

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

قصه شب روش های زندگی بهتر و کسب درآمد مای 98 موزیک|متن آهنگ های ایرانی و خارجی پرسش مهر